بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر دوّمین خلیفه و جانشین رسول خدا صلی الله علیه وآله، امام حسن مجتبی علیه السلام که او را به زهر جفا مسموم و شهیدش نمودند و پس از شهادتش نیز به بدن مطهرش رحم نکردند و با 70 تیر، جگر گوشه رسول خدا صلی الله علیه وآله را بدرقه نمودند. یا رسول الله، این بدن غرق به خون حسن توست که دلش از تیر طعنه و بدنش از تیر کینه و جگرش از زهر جُعده خون است... . زندگینامه امام حسن مجتبی علیه السلام در نیمه ماه رمضان سال سوم هجری، اوّلین فرزند فاروق أعظم امیرالمومنین علی علیهالسلام و صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند. تا اینکه جبرئیل، امین وحی، فرود آمد و گفت: «خدایت سلام میرساند و میگوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده! رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «زبان من عربی است و شبّر، عبری است. جبرئیل گفت: «شبّر در زبان عرب به معنای حسن» است». به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنیهی آن حضرت «ابو محمد» و مشهورترین القابش«سیّد» و «سبط» و «تقی» است. امام حسن مجتبی علیه السلام بیشتر از هفت سال با رسول خدا زندگی نکرد، ولی در همین مدت به شدت مورد عنایت آن حضرت بود و استفادههای علمی و تربیتی فراوانی برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسیار فراوان بوده و آن حضرت، گاهی نوهاش را در کارهای بزرگی همانند بیعت رضوان و مباهله با نصارای نجران هم شرکت میداده است. رسول خدا دربارهی او تعریف و تمجیدهای فراوانی نموده است که امام بعدها به مناسبتهای مختلف، از آنها برای معرفی شخصیت الهی خویش استفاده می جست. امام حسن علیه السلام با مادر خود، فاطمهی اطهر سلام الله علیها، رابطهای عمیق و متعالی داشت. فاطمه صدیقه سلام الله علیها گاه با فرزندش بازیهای کودکانه میکرد و گاه با ملاطفت مادرانه او را به عبادات مستحب تشویق مینمود. حسن نیز گزارش سخنان رسول خدا را پیش از هر کس، از مسجد به مادر میرساند و گاه در عبادت مادر دقت میکرد و از آن درسها میگرفت. این ارتباط صمیمی در اواخر عمر مادر اوج گرفت؛ تا آنجا که این دو به همراه هم و با تن و قلبی آزرده به زیارت قبر رسول الله و بقیع میرفتند و شگفت آن که این رابطه پس از شهادت مادر نیز باقی ماند؛ به طوری که فاطمه سلام الله علیها پس ازشهادت دستهای مجروح خویش را از کفن بیرون آورد و حسنش را به همراه حسینش در آغوش کشید. امام حسن مجتبی علیه السلام نیز سالها بعد در حضور دشمنانی چون معاویه و مغیره بن شعبه مصیبت مضروب شدن مادر و شکسته شدن پهلوی مادر توسط ملعون ازل و ابد را یادآور شد. امام حسن مجتبی علیه السلام از آغاز بیعت مردم با امیرالمومنین علی علیه السلام تا لحظه شهادت آن حضرت در مقام قوی ترین بازوی آن حضرت عمل کرد. در جریان بیعت، حضوری جدی داشت؛ در سه جنگ جمل، صفین و نهروان حاضر بود. پیش از جنگ جمل هم به همراه عمّار یاسر و قیس بن سعد به کوفه رفت و با سرکوبکردن فتنهی ابو موسی اشعری، مردم را به جنگ با مردم بصره فرا خواند. گهگاه به جای پدر نماز جمعه برپا داشت. در شب ضربت خوردن پدر قصد داشت همراهیاش کند که با منع پدر، منصرف شد. پس از ضربتخوردن پدر نیز تمام تلاش خود را برای بهبود و استراحت آن حضرت به کار بست و در پایان به وصایای او گوش سپرد. حضرت فاروق اعظم امیرالمومنین علی علیه السلام قبل از شهادت، امام حسن را وصی خود تعیین کرد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله نیز قبل از آن به دو گونه این وصایت را اعلام کرده بودند؛ یکی به صورت تصریح به امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پس از پدرشان، و دوم تصریح به امامت اوصیاء دوازدهگانهی خود، با ذکر اسامی آنها. امام حسن علیه السلام پس از خلافت و قبل از صلح (دوران کوتاه خلافت ظاهری) دوران کوتاه چند ماهه خلافت ظاهری امام حسن علیه السلام، پر ماجرا سپری شد. بلافاصله پس از شهادت صدیق اکبر امیرالمومنین علی علیه السلام، امام حسن علیه السلام به مسجد آمد و در سخنانی شیوا تلویحاً مردم را به بیعت با خویش فراخواندند. پس از سخنرانی و با تبلیغ نافذ ابن عباس مردم کوفه با آن حضرت بیعت کردند. امام نیز بیعتشان را بر این اساس که از او پیروی کنند و با هر کس جنگید، بجنگند و با هر کس صلح کرد صلح کنند، پذیرفت؛ و سپس به تحکیم پایههای حکومت خویش پرداخت، ابن ملجم قاتل پدر، را گردن زد و اکثر فرمانداران مناطق را که به دست پدرش نصب شده بودند، تثبیت نمود و برخی را تغییر داد. جاسوسهای معاویه را پیدا کرد و مجازات نمود و نامهی تندی به وی نوشت و او را تهدید نمود. نامهنگاری میان حضرت و معاویه ادامه یافت تا اینکه معاویه لشکری عظیم به سوی عراق گسیل داشت و حضرت نیز درصدد تهیه لشکری برای مقابله با او برآمد. صلح امام مهمترین حادثه در زندگی امام حسن علیهالسلام جریان صلح معاویه با آن حضرت است. تحلیل این حادثه ضروری به نظر می رسد زیرا خود امام صلحش را حجتی بر آیندگان میداند؛ یعنی بر اساس عملکرد حضرت، وظیفه انسان نیز در شرایط مشابه با آن زمان، صلح و مصالحه است. بررسی مقدمات و شرایط و عللی که صلح را ایجاب کرد و دقت در کیفیت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافی نتایج شیرین صلح برای جناح حق و ضربههای سهمگین آن بر جناح باطل به خوبی روشن میکند که صلح آن حضرت در حقیقت انقلابی بود که زمینه انقلاب سرخ حسینی را فراهم ساخت و این نرمش قهرمانانه در کنار آن جنبش ظلمستیزانه، پایهریز انقلاب علمی امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در عصر طلایی خلأ انتقال قدرت از بنیامیه به بنیعباس گشت و به این ترتیب، اسلام ناب محمدی که در تشیع جلوهگر بود، نهال خود را آبیاری نمود و به درخت تنومندی تبدیل کرد. تمامی تلاش امام حسن مجتبی علیه السلام پس از قبول صلح این بود که فواید مورد نظرش را از صلح به نتیجه برساند و بر این اساس در تمام این مدت به حفظ نیروهای کیفی و خالص، بازسازی نیروهای خسته و وازَده و تفسیر صحیح اسلام پرداخت. عملکرد دشمنشکن حضرت پس از صلح چنان قدرتمند بود که معاویه را به فکر شهادت آن حضرت انداخت. شهادت امام تلاش موفق امام حسن علیه السلام برای بهکرسی نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاویه طرح قتل حضرت را پیگیری نماید تا بتواند به خواسته دیرین خود یعنی تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی، جامهی عمل بپوشاند. به این ترتیب سمی مهلک تهیه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند. غریب کربلا به بالین غریب مدینه آمد و بر حال مولایش گریست. امام حسین علیه السلام، بدن مطهر دومین خلیفه رسول خدا امام حسن مجتبی علیه السلام را پس از تغسیل و نماز برای دفن به سوی مسجد و روضه پیامبر برد. دشمنان رسول خدا و امیرالمومنین علیهماالسلام از جنازه امام حسن علیه السلام نیز نگذشتند. گروهی به سرکردگی مروان حکم، به دستور عایشه مانع از دفن آن حضرت در جوار قبر رسول خدا صلی الله علیه وآله شدند و جلوی بنی هاشم را گرفتند و به تابوت مطهر امام هفتاد تیر زدند. سرانجام امام حسین علیه السلام که بنابر وصیت برادر، اجازه درگیری با آن خارج شدگان از دین را نداشت، پیکر مطهر و خونین و تیرخورده امام حسن علیه السلام را در قبرستان بقیع، کنار قبر مادربزرگ گرامی شان، فاطمه بنت اسد به خاک سپرد. رسول خدا صلّی الله علیه وآله سالها پیش از شهادت امام حسن علیه السلام فرموده بود: هر کس بر حسنم گریه کند، چشمش روز (روزقیامت)، روزی که دیدهها کور می شوند کور نمی شود و هرکس در مصیبت او اندوهگین شود، روزی که همه دلها اندوهگین است، غم و اندوهی ندارد. زیارت حسن مایهی استواری قدمها در قیامت است.
منبع :سایت :http://www.shirazi.ir/monasebat/01-moharam/moharam/moharam1432/main.htm