عرفات، نام منطقه وسيعى است با مساحت حدود 18 كيلومتر مربع در شرق مكه معظمه، اندكى متمايل به جنوب كه در ميان راه طائف و مكه قرار گرفته است. زائران بيت الله الحرام در روز عرفه - نهم ذى حجه - از ظهر تا غروب در اين منطقه حضور دارند. در روايتى آمده است كه آدم و حوا عليهماالسلام پس از هبوط [فرود آمدن] از بهشت و آمدن به كره خاكى، در اين سرزمين همديگر را يافتند و به همين دليل، اين منطقه «عرفات » و اين روز«عرفه » نام گرفته است. عرفه از عيدهاى بزرگ است، هر چند عيد ناميده نشده و روزى است كه حق تعالى بندگان خويش را به عبادت و اطاعت خود دعوت كرده، سفره جود و احسان خود را براى آنها گسترده است. شيطان در اين روز، از همه اوقات خوارتر و حقيرتر و خشمناك تر است. روايت شده كه حضرت زين العابدين عليه السلام در روز عرفه صداى فقيرى را شنيد كه از مردم كمك مى خواست . حضرت فرمود: واى بر تو! آيا دست نياز به سوى غير خدا دراز مى كنى؛ در حالى كه اميد مى رود در اين روز بچه هايى كه در شكم مادر هستند، مورد فضل و لطف الهى قرار گيرند و سعادتمند گردند؟(1) نيز در روايتى از حضرت صادق عليه السلام آمده است: « كسى كه در ماه رمضان آمرزيده نگردد تا رمضان آينده آمرزيده نمى گردد؛ مگر اين كه روز عرفه را درك كند.»(2) به عبارت ديگر تنها اميد کسانى که در ماه رمضان بخشيده نشده اند؛ روز عرفه مى باشد. بهترين عمل در روز عرفه دعاست و در ميان روزهاى سال، اين روز براى دعا امتياز ويژه اى دارد. با توجه به ايام سال و مناسبت هاى مختلف در مى يابيم که براى دعا و مناجات هميشه شب، مورد نظر حضرت بارى تعالى بوده است، مثل شب هاى قدر، شب نيمه شعبان و... و تنها روزى را که براى مناجات همگانى معرفى کرده اند؛ روز عرفه مى باشد. روز عرفه داراى دعاهاى فراوانى است؛ ولى در اين ميان، دعاى عرفه امام حسين عليه السلام داراى جايگاه ممتاز و ويژه اى است و در واقع، ناب ترين و عميق ترين معارف الهى و توحيدى در اين دعا، بر زبان سالار شهيدان عليه السلام جارى گشته است. امام حسين عليه السلام در آخرين عرفه عمر خود، عصر روز عرفه با گروهى از خاندان و فرزندان و شيعيان، با نهايت خاكسارى و خشوع از خيمه بيرون آمدند و در جانب چپ كوه ايستادند . امام عليه السلام چهره مبارك خود را به سوى كعبه گردانيد مانند مسكين نيازمندى كه غذا مى طلبد، دست ها را برابر صورت خود گرفت و دعايش را چنين آغاز كرد: «الحمدُ للهِ الّذي ليسَ لِقَضائِهِ دافِعٌ ولا لعطائه مانعٌ ولا كصنعه صنع صانعٌ و هو الجوادُ الواسِع؛(3) سپاس خدايى را سزاست كه چيزى قضايش را دور نمى سازد و از عطا و بخشش او جلوگيرى نمى كند و هيچ آفريننده اى آفرينش او را ندارد و او سخاوتمندى بى انتهاست». حضرت عليه السلام سپس به بيان گوشه اى از نعمت هاى بى پايان خدا كه انسان را در تمام مراحل رشد و تكامل در برگرفته، مى پردازد و مهربانى مادران و دايه ها و مواظبت و پرستارى و دل سوزى آنان را از الطاف و عنايت هاى خدا مى شمرد؛ سپس به لزوم شكر نعمت هاى الهى اشاره مى كند و خود را از اداى يك شكر نيز عاجز و ناتوان مى بيند . هر فرازى از اين دعا، دريچه اى از نور و توحيد و عشق و محبت به خدا را به سوى دل انسان مى گشايد و عبارات دعا و محتواى آن، نشان مى دهد كه امام حسين عليه السلام در حال اين دعا دائم از خود و عالم غافل گشته، تمام جهان را به يك سو نهاده، با همه وجود حضور خدا و احاطه و اشراف او به همه ذرات هستى و نفوذ علم و قدرت و حيات او را بر تك تك ذرات و موجودات عالم مشاهده مى نمايد و آنچه را كه ديده، بر زبان آورده است. امام حسين عليه السلام مى خواهد با اين نيايش، انسان و خدا را بشناساند و نزديكى آن را به هم بنمايد . او با اين نيايش، منطقى ترين و واقعى ترين رابطه انسان با خدا را توضيح مى دهد . دعاى عرفه سيدالشهدا عليه السلام سراسر نور و عرفان پروردگار است و آميزه اى از شور و عشق و محبت و معرفت به ذات پاك خداست. در فرازهاى اين دعا، امام حسين عليه السلام با خدا چنين عاشقانه زمزمه مى كند: خدايا! اجازه فرما تا دمى چند در برابرت به زانو درافتم و قطراتى از اقيانوس جان، نثار بارگاهت نمايم . خيال دورى راه تا درگاه جمالت خسته و فرسوده ام كرده است: از گل آدم شنيدم بوى تو راه ها پيموده ام تا كوى تو خدايا! موجوداتى كه در هستى خود نيازمند تو هستند، چگونه مى توانند راهنماى من به سوى تو باشند؟ پروردگارا! آيا حقيقتى غير از تو آن روشنايى را دارد كه بتواند تو را بر من آشكار سازد؟ كى از نظر، غايب و پنهان بوده اى كه نيازمند راهنمايى به سوى خود باشى و چه وقت از من دور بوده اى تا نمودهاى جهان مرا به تو برساند؟ همه عالم به نور توست پيدا كجا گردى تو از عالم هويدا؟ خدايا! روشنايى جمال و جلالت در جهان هستى آشكارتر از هر چيز است و وجود تو خفا و پوشيدگى ندارد تا چراغى سر راه بگيرم و بارگاه ربوبى تو را جستجو نمايم و يا دليلى را راهنماى خود به سوى تو قرار دهم؛ چون فروزنده چراغ، تو و سازنده دليل و راهنما، تويى . خداى من! چشمى كه تو را بر خود نگهبان و مراقب نبيند، كور و فرو بسته باد و بنده اى كه از متاع محبت تو بى بهره باشد، سرمايه باخته و ورشكسته باد . ديده اى كان چهره روشن نبيند كور باد خاطرى كز توست خالى، تيره و بى نور باد امام حسين عليه السلام با اين دعا، روحى تازه به كالبد عرفات دميد و اين نغمه خوش آسمانى و آواى دل انگيز ملكوتى را تا ابد در سينه سيناى عرفات به يادگار گذاشت. از صداى سخن عشق نديدم خوش تر يادگارى كه در اين گنبد دوار بماند منبع: سایت الشیرازی